شنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۸۵

كتابفروشي فرزانگان

۸ نظر:

... گفت...

سلام رضا جان چقدر جالبه...این آقایون هم لابد هر سه کتابدارن دیگه نه ؟ خلاصه کلی خندیدم. کتابفروشی بامزه اییه . سبز باشی.

ناشناس گفت...

kashki be rasme ketabforoshihaye ghadimi mive amanat midad !!

ناشناس گفت...

سلام علیکم

آقا رضا اگه دوبره گذارت افتاد، کتاب موزها و انگورها رو واسه یه مهمونی دوساعته برام امانت بگیر. کلی ثوابه به علی

ناشناس گفت...

عکس محشریه

ناشناس گفت...

توپ بود ها آقا رضا

ناشناس گفت...

آقا رضاي عزيزم
ممنونم از لطفت و خيلي خوشحالم از آشناييت.

ناشناس گفت...

،رضا جان
به زودي بايد از سينماها هم چنين عكسهايي بگيري

ناشناس گفت...

تابلوش غذاي روح و خود مغازه غذاي جسم داره!!!! ولي خوب هردوش غذان ديگه ولي اين كجا و آن كجا