چهارشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۹۱

David

DAVID / Florence (Italy) / 20.06.2012 / Photo by Reza Ganji

سه‌شنبه، فروردین ۲۲، ۱۳۹۱

دوشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۹۰

Colosseum

COLOSSEUM  |  4.Feb. 2012 at 8:00 a.m.  |   Photo by: Reza Ganji

پنجشنبه، آذر ۱۰، ۱۳۹۰

حکایت نیافتن به وقت گشتن و یافتنن به وقت نگشتن!

Joan Baez
دیشب  نشستی در خانه بین المللی زنان رم در باره فعالیت زنان ایران برگزار شد که استقبال خوبی هم از آن شده بود.  من هم  از چند هفته پیش قرار بود فیلم ها و عکس های مختلفی  که برگزارکنندگان این نشست پیشنهاد کرده بودند  را پیدا کنم و کنار هم بچینم و موزیکی هم رویش بگذارم که در خلال برنامه نمایش بدهند. موقع کار به نظرم رسید خوب است از  تم اصلی سرودی که چند سال پیش فعالان حقوق زن در ایران  خوانده بودند استفاده کنم.
سرود خیلی زود پیدا شد اما هرچه گشتم نتوانستم ترانه اصلی را که یک خانم خارجی خوانده بود پیدا کنم. ( هردو را در یک ویدئو از اینجا بشنوید). مشکل این بود که نه اسم خواننده را می دانستم و نه اسم ترانه را. از کسانی هم که پرسیدم جوابی نداشتند. به ناچار از موزیک دیگری استفاده  کردم و کار را تحویل دادم.البته کنجکاوی اش برایم باقی مانده بود، اگرچه دیگر نا امید شده بودم.
 دیشب که رفته بودم آنجا و بیرون از سالن داشتم فایل را روی  یکی از سیستمهای  خودشان چک می کردم،  موقع پخش رسید به این قسمتش که داشتند به فارسی می خواندند.
خانم ایتالیایی پنجاه-شصت ساله ای کنارم بود و تا این  را شنید پرسید این ایرانه؟ بعد پرسید می دانی اصل این آهنگ را چه کسی خوانده؟ و قبل از اینکه جواب بدهم شروع کرد به گفتن قصه دو کارگر آنارشیست ایتالیایی که در دهه ۱۹۲۰ در آمریکا زندگی می کردند. ظاهراَ آن زمان ها جو ضد خارجی و ضد جنبش های کارگری شدیدی در میان بخشی از آمریکایی ها حاکم بوده و خیلی راحت به مهاجران حمله می کردند و آنها را با کوچکترین بهانه ای اخراج می کردند.
Nicola Sacco and Bartolomeo Vanzetti 
'نیکلا ساکّو' و 'بارتولومئو  وَنزِتّی' هم در یک چنین شرایطی و  بدنبال ماجرای دزدی حقوق کارگران یک کارخانه کفش سازی و قتل دو نفر از جمله حسابدار آن کارخانه دستگیر می شوند  و در محاکمه ای ناعادلانه به اعدام محکوم می شوند.  آنها در ۲۳ اوت ۱۹۲۷ بوسیله صندلی الکتریکی اعدام شدند در حالی که نشانه ای از مشارکت آنها در ماجرای دزدی و قتل  وجود نداشت. محاکمه جنجالی و اعدام آنها اعتراضات زیادی به همراه داشت و بعدها با اعتراف  مجرم اصلی، بی گناهی این دو ایتالیایی هم معلوم شد. درست پنجاه سال بعد در۲۳ اوت  ۱۹۷۷ تبرئه آنها رسماَ اعلام شد.

اما این چه ربطی داشت به ترانه ای که من دنبالش می گشتم؟
کمی صبر کنید!
  ماجرای غم انگیز نیکلا و بارت باعث خلق آثار هنری زیادی شد و فیلم ها و تئاتر ها و سریال های تلوزیونی متعددی در موردشان ساخته شد و ترانه های زیادی هم در این باره اجرا شد که مهمترین آنها همین ترانه ای بود که من دنبالش می گشتم!
ترانه ای به نام 'تقدیم به شما، نیکلا و بارت' که 'جون بائز'  آنرا روی آهنگی از 'انیو موریکونه' آهنگساز معروف ایتالیایی (خالق موسیقی فیلم خوب، بد، زشت، و  ...) خوانده است.

در واقع من بدون اینکه انتظارش را داشته باشم به صورت کاملا اتفاقی و به تفصیل جوابم را گرفتم.
به نظرم آن خانم ایتالیایی هم اگر هنرمند شناخته شده ای بود حتما تا به حال یک اثر هنری مهمی در مورد نیکلا و بارت خلق کرده بود اینقدر که تحت تاثیرشان بود. حتی به من گفت که یادبود کوچکی را در شهر نیویورک  دیده است که به یاد این دو ساخته اند ( ببین تا کجاها رفته دنبالشان! )
الآن که دارم اینها را می نویسم دارم فکر می کنم نکند از بستگانشان بوده باشد؟ :))

به هر حال،
 این شما و این هم ترانه موصوف با صدای جون بائز:



این هم نسخه ایتالیایی اش که ' امّا مارّونه' خوانده است:



این یکی هم از انیو موریکونه:




Here's to you, Nicola and Bart 

Rest forever here in our hearts 
The last and final moment is yours 
That agony is your triumph 

Canto a voi Nicola e Bart 
per chi odia la schiavitù 
per chi ama la verità 
canto forte libertà. 

Queste mani per lavorar 
questi occhi per guardar 
questi piedi per camminar 
questa bocca per cantar. 

Here's to you, Nicola and Bart 
Rest forever here in our hearts 
The last and final moment is yours 
That agony is your triumph 

Con le mani non supplicherò 
con i miei occhi non piangerò 
e con i piedi non fuggirò 
con la bocca canterò. 

Here's to you, Nicola and Bart 
Rest forever here in our hearts 
The last and final moment is yours 
That agony is your triumph 

Here's to you, Nicola and Bart 
Rest forever here in our hearts 
The last and final moment is yours 
That agony is your triumph 
That agony is your triumph 


جمعه، آبان ۱۳، ۱۳۹۰

حال ایتالیا چطور است؟


 این روزها رهبران کشورهای ثروتمند جهان در "کن" فرانسه جمع شده اند تا در قالب اجلاس گروه "جی-20" فکری هم به حال بحران مالی کشورهای  جنوب اروپا بکنند و از فروپاشی واحد پولی یورو جلوگیری کنند. برلوسکونی هم آنجاست. او دیروز در سخنانش سعی کرد به سایر رهبران اطمینان بدهد که ایتالیا به تعهدات بین المللی اش در قبال اروپا پایبند است و تدابیر ریاضتی را با قدرت به انجام خواهد رساند.
اما این مساله در داخل ایتالیا با اعتراضات قابل توجهی روبرو شده است. کم کم از گوشه و کنار صدای اعتراض بازرگانان و صاحبان صنایع ایتالیایی هم به گوش می رسد.  خیلی ها می گویند او باید استعفا بدهد و راه را برای انتخابات دیگر و یا تشکیل یک دولت تکنیکیِ موقت باز کند. امروز حتی در خبر ها آمده بود که دو نفر از نمایندگان پارلمان ایتالیا  از ائتلاف راستگرای حاکم خارج شده اند و وزن سیاسی آن را از آنچه که بود ضعیف تر کرده اند. این وضعیت تا به حال چند بار اتفاق افتاده که شاید مهمترین آنها را بشود خروج "جان فرانکو فینی" رییس مجلس نمایندگان و تعدادی از نمایندگان هم پیمان سابقش دانست که حزب جدیدی تشکیل دادند. در طول سالهای گذشته دولت برلوسکونی بارها و بارها به دلایل مشابه این، با بحران رای اعتماد دست و پنجه نرم کرده و همیشه هم با اکثریت بسیار ضعیف از لبه پرتگاه دور شده است.
 برلوسکونی این بار هم مثل همیشه اعتقاد دارد از عهده مشکلات بر می آید. او می گوید ایتالیا هیچ مشکل اقتصادی جز وام هایش ندارد و  ثروت ایتالیایی ها چندین برابر وام هایی است که گریبانشان را گرفته. اما "جورجو ناپولیتانو" رییس جمهور ایتالیا اعتقاد دارد که بحران فعلی بی سابقه است.
آیا آنطور که وبسایت نشریه "فوربس" امروز نوشته است، بعد از استعفای "جرج پاپاندرئو" در یونان، اکنون نوبت "سیلویو برلوسکونی" در ایتالیا فرا رسیده است؟  برلوسکونی چنین تصمیمی ندارد. او  به رهبران جی-20 لایحه قانونی ای را که ماه گذشته طی نامه ای به اطلاع سران اروپایی رسانده بود یادآوری کرده که طبق آن برنامه های کنترل مالی به اجرا گذاشته خواهند شد. شرکای اروپایی اما آن را کافی نمی دانند. "نیکولا سرکوزی" رییس جمهور فرانسه می گوید مهم نیست که چه نوشته اید، مهم این است که چگونه آن را اجرا می کنید؛ ما به یک پیام اطمینانبخش نیاز داریم. در عین حال سرکوزی می گوید  ایتالیا می تواند از پس مشکلات برآید.  ایتالیا به عنوان سومین اقتصاد بزرگ اروپا و هفتمین یا هشتمین اقتصاد بزرگ دنیا، با توجه به سنت های دیرینه کارآفرینی در این کشور این قوت قلب را می دهد که از این گردنه هم به سلامت عبور خواهد کرد.
برای ایتالیایی ها روزگار سخت تری در پیش است. از چند روز پیش کالا ها و خدمات در ایتالیا به دلیل افزایش مالیات ها کمی گرانتر از قبل شده اند.  حالا باید منتظر ماند و دید با چنین تدابیری اوضاع بیمار اقتصادی درایتالیا چقدر بهبود خواهد یافت.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نوشته رضا گنجی - ایتالیا

پنجشنبه، آبان ۱۲، ۱۳۹۰

از اون بالا کفتر میایه :)






رقص و موسیقی ایرانی در رم




این ویدئو که به تازگی ساخته ام، گزارش تصویری ای  است از کنسرت موسیقی و رقص ایرانی که تابستان پیش، چند هنرمند ایرانی ساکن ایتالیا همراه با 'شاهرخ مُشکین قلم' رقصنده مقیم فرانسه، در شهر رم برگزار کردند.
 ایده اصلی این کنسرت از برادران 'محسنی پور' است که در قالب پروژه ای به نام 'مثنوی' با هنرمندان دیگر کارهای مشترک اجرا می کنند. ظاهراَ ماه آینده هم قرار است با 'سعید شنبه زاده' برنامه ای داشته باشند.

 در حاشیه:

- وقتی همه داشتند سالن را ترک می کردند، بیرون از سالن اصلی، رضا محسنی پور بدون مقدمه رفت پشت پیانو و مشکین قلم و سایرین هم بنای خواندن گذاشتند. مردم هم باهاشان همراهی کردند و همگی با هم  'مرغ سحر' و چند ترانه دیگر را خواندند که عکسش را می‌توانید اینجا ببینید.

- وقتی تصمیم گرفتم با هنرمندان گفتگو کنم مسؤولان سالن اجازه ندادند و مجبور شدیم برویم توی خیابان. اما مشکل فقط این نبود. آقای هنرمند رقصنده،  طناز هم شده بود و اصرار داشت که باید یک جایی را که خودش انتخاب کرده بایستیم. حالا خودتان توی فیلم می بینید چه جور جایی است و من توضیح نمی دهم که روی دیوار چه نوشته شده است. البته قبل از آن هم یک منظره خیلی ناجور دیگری انتخاب کرده بود که به بهانه نور و اینها منصرفش کردم.





جمعه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۸

چهارشنبه، آذر ۱۱، ۱۳۸۸

بودن يا نبودن





زنگ‌ها به صدا در مي‌آيند؛
درها به هم كوبيده مي‌شوند
و شاخه هاي درخت بيد
در آسمان
مي‌رقصند
اما كسي
زير بيد
نبيد
:)




پي نوشت:
1-البته همونطور كه در عكس ملاحظه مي‌كنيد، اون بيد بيد نبيد
2- واضحه كه اين شعر نغز سرشار از معاني و صنايع ادبي و بي ادبي است
3-اين عكس را در گورستان ورانو در شهر رم بالاسر قبر مردم گرفتم.